فراگیرشدن شبکههای اجتماعی در چند سال اخیر پدیدههای نوظهوری را رقم زده است. یکی از این پدیدهها پررنگ شدن نقش حیوانات خانگی در زندگی افراد است.
پایگاه رهنما :
فراگیرشدن شبکههای اجتماعی در چند سال اخیر پدیدههای نوظهوری را رقم زده است. یکی از این پدیدهها پررنگ شدن نقش حیوانات خانگی در زندگی افراد است. هرچند که این پدیده دلایل فرهنگی و اجتماعی خاص خود را دارد و ریشهیابی همه علتهای آن موضوع این یادداشت نیست، اما عیان شدن خردهفرهنگها در فضای مجازی، باعث رشد و گسترش این پدیده در جامعه شده است. مهمترین پیشقراولان معاشرت و همزیستی بیقاعده با حیوانات خانگی، سلبریتیها بودهاند. آنها بهواسطه برخورداری از شهرت بالا و محبوبیت میان طرفدارانشان خیلی زود به اینفلوئنسرهای شبکههای اجتماعی تبدیل شدند. در حقیقت شبکههای اجتماعی فرصت بینظیری برای بیشتر دیده شدن و موردتوجه قرار گرفتن سلبریتیها پدید آوردند و این همان چیزی بود که سلبریتیها همیشه در آرزویش بودند. تمرکز نگاههای جامعه بر روی صفحات شخصی این افراد بهتدریج باعث شد مردم با سبک زندگی آنها بیشازپیش آشنا شوند و در مواردی بهصورت آگاهانه یا ناخودآگاه از آنها الگوبرداری کنند. نوع پوشش، آرایش، مراودات اجتماعی، علایق شخصی و ... ازجمله موضوعاتی بود که کاربران شبکههای اجتماعی در صفحات سلبریتیها با آن مواجه میشدند و بعضاً بهعنوان سبکی از زندگی آن را میپذیرفتند. همزیستی غیرعادی با حیوانات خانگی نیز از همین نقطه گسترش یافت. سرگرم شدن با حیوانات خانگی برای سلبریتیهایی که بسیاری از آنها در تجرد یا طلاق به سر میبرند سرگرمی جالب و دوستداشتنی بود و نوعی فخرفروشی نیز بهحساب میآمد. حتی برخی از آنها که در زندگی مشترک به سر میبردند نیز ترجیح میدادند بهجای فرزندآوری و پذیرفتن مسئولیتهای ناشی از وجود فرزند، به سراغ حیوانات خانگی بروند و وقت خود را با حیوانات سپری کنند. بهاینترتیب کمکم همین نگرش در سطح جامعه نیز گسترش پیدا کرد و همزیستی با حیوانات که تا پیشازاین به یک طبقه مرفه جامعه اختصاص داشت در میان همه طبقات جامعه گسترش پیدا کرد. جوانان مجرد بسیاری که سن ازدواج را طی کرده بودند و به دور از خانواده در خانههای مجردی ساکن بودند، وجود یک حیوان خانگی را نیازی ضروری برای رفع تنهایی خود تعریف کردند. همچنین زوجهای جوانی هم پیدا شدند که ترجیح دادند قید فرزند را بزنند و یکی از شروط ازدواج حیوانپروری بهجای فرزندپروری قرار دهند. کمکم حضور سگ-ها و گربهها نهفقط در پارکها و خیابانها، بلکه در بسیاری از محیطهای عمومی دیگر نیز افزایش یافت و از طرفی پای این حیوانات به فضای مجازی و شبکههای اجتماعی هم باز شد. حالا بعد از شهرت سلبریتیها نوبت مشهور شدن سگها و گربههای خانگی آنها میان مردم بود. از نغمه؛ گربه هانیه توسلی که چند سال پیش با مرگش او را عزادار کرد تا گربه بزرگمهر حسینپور که بهواسطه آشنایی قبلی برخی هنرمندان با او بهجز صاحبش، افراد دیگری را هم در این غم شریک کرد. البته حضور حیوانات خانگی، در شبکههای اجتماعی فقط به انتشار تصاویر، هشتگسازی برای آنها یا تغییر پروفایل صاحبان با عکسهای حیوانات محدود نشد. حیوانات بهتدریج خودشان صاحب حساب شخصی شدند و بهصورت مستقل در فضای مجازی فعالیت میکنند. لایکها و فالوورهایشان مختص به خودشان است و بعد از کسب شهرت، توانایی کسب درآمد از تبلیغات را هم به دست میآورند. حتی در برخی کشورها شبکههای اجتماعی مختص حیوانات نیز طراحیشده است که با این روند بعید نیست در آیندهای نهچندان دور، این شبکههای اجتماعی در داخل ایران هم رونق بگیرد؛ اما در یک سال اخیر پس از چند موردحمله حیوانات به شهروندان در فضای عمومی و آسیبدیدگیهای جدی، برخی نهادهای قانونگذاری و اجرایی تصمیم به تدوین قوانینی برای ضابطهمند کردن نگه-داری از حیوانات گرفتند. هرچند نوع مواجهه حامیان نگهداری از حیوانات با این موضوع عجیب بود و آنها صراحتاً با این موضوع به مخالفت برخاستند. این بار هم سردمداران مقابله با قوانین سلبریتیها بودند. آنها با حرکتی هماهنگ در صفحات اجتماعی خود به ضابطهمند کردن حضور حیوانات در فضاهای عمومی اعتراض کردند و این را نوعی بیرحمی به حیوانات برشمردند. بهاینترتیب بهتدریج یک دوقطبی در فضای جامعه و بهخصوص در شبکههای اجتماعی به راه افتاد. تجمعات خیابانی دفاع از سگها به پا شد و برخی از مردم نیز که موافق وضع قوانین و ضابطهمند کردن حضور حیوانات بودند به انتقاد از این تجمعات و رفتار حامیان حیوانات خانگی پرداختند. هشتگهای انسانم آرزوست، خدای من همان خدای حیوانات است، سگ فحش نیست، سگ نجس نیست، گربه بیصفت نیست، سگ بهترین دوست بشریت، حیوانآزار باید مجازات شود، حمایت از حیوانات و دهها هشتگ دیگر به راه افتاد و حتی بسیاری از افراد عکس حیوانات خانگیشان را برای پروفایلهای خود انتخاب کردند. در همین زمان برخی افراد فرصتطلب نیز که همواره از دو قطبیسازی جامعه منفعت میبردند با پخش کلیپهایی از چند نمونه حیوان آزاری در سالهای گذشته تلاش کردند فضا را متشنجتر کنند. درحالیکه این کلیپها بهسرعت توسط سلبریتیها و حامیان همزیستی با حیوانات موردتوجه و بازنشر قرار میگرفت، آنها در مقابل حوادث ناگواری که درنتیجه حمله سگها به برخی شهروندان اتفاق میافتاد موضع سکوت اتخاذ کردند و بهسادگی از کنار آن گذشتند. طرفداران همزیستی با حیوانات در حالی خود را بهعنوان حامیان حقوق حیوانات معرفی میکنند و به منتقدان برچسب حیوانآزار میزنند که هنوز، در نگاه رسمی، نگهداری از حیوانات خانگی به دلیل پارهای نگرانیها در خصوص وضعیت نگهداری، بهداشت و از بین رفتن حقوق طبیعی حیوانات برای محروم شدن از زندگی در طبیعت و یا عقیمسازی، دامن زدن به فروش و قاچاق حیوانات کمیاب خانگی، چندان مساعد نیست. هیچ توجیهی وجود ندارد که افراد به بهانه حمایت از حقوق حیوانات به انسانها حمله کنند. ورود سگ به اماکن عمومی، رستوران، فروشگاهها و مکانهایی ازایندست حتی در خود غرب هم ممنوع است. سگ گردانی در پارکها قواعد خودش را دارد. سگ اگر در پارک مدفوع کند صاحب سگ موظف است مدفوع را با کیسهزباله جمع کند. سگ حق نزدیک شدن به محوطه بازی کودکان را ندارد و سگ گردانی بدون قلاده جرم است. همچنین این افراد باید حق اعتراض را برای آنان که از سگ میترسند یا نسبت به آن کراهت دارند محترم بشمارند چراکه قرار نیست همه افراد جامعه با حیوان موردعلاقه آنها همزیستی کنند. بههرحال سیر فزاینده روی آوردن به حیوانات خانگی یکی از مظاهر سبک زندگی غربی است که عدهای برای الگوبرداری از آن دست از پا نمیشناسند. اینکه هر فردی بعد از مدتی زندگی با یک حیوان دچار وابستگی عاطفی نسبت به او میشود موضوع عجیبی نیست، اما افراط در این موضوع و اینکه یک حیوان بخواهد جای انسان را برای فرد بگیرد مسئلهای است که نیاز به بررسی بیشتر و ارائه راهحل خواهد داشت.
ارسال نظرات